شعر سنگ قبر فرزند 10
بعد پرپر شدنت ای گل زیبا چه کنم من به داغ تو جوان مرده به دنیا چه کنم…
بعد پرپر شدنت ای گل زیبا چه کنم من به داغ تو جوان مرده به دنیا چه کنم…
جوان رفتم زدنیا با هزاران ارزو بر دل به زیر خاک کردم با دو صد اندوه غم منزل…
دریغا حسرتا از کامرانی نبردم بهرهای از زندگانی همی پر حسرت وناکام رفت به زیر خاک عین جوانی
قصه مرگ تو را ناگه شنیدن زود بود در عزایت جامه را تن دریدن زود بود آخر ای…
سال ها رنج کشیدم که گلی پروردم باد پاییز به ناگه زد وگل پرپر شد گل پرپر شده…
فلک آخر ربودی گوهر یکدانه ما را بگو بر ما چرا بردی تو ان دردانه ما را ندانم…